میتوان سینمایی متصور بود که چیزی نمی فروشد؛ اما خود را کنار نمیکشد. برعکس، به مبارزه بر میخیزد، نه چیزی را تقلید میکند و نه خود را به نمایش میگذارد، نه چانه میزند و نه سرکوب میکند. بیننده سرانجام در فاصلهای مناسب قرار میگیرد. نه اسیرِ مجاورتی برپایه همدستی و تبانی است ، نه زیر سلطهی هنری که خود را غیرقابلدسترس میخواند خرد میشود.
این فقط یک رؤیاست. اینجا و اکنون، در آلمان، ایتالیا، فرانسه یا آمریکا، تماشاگر آزاد و هشیار کیست؟ مطمئنا تماشاگر بورژوا نیست. بورژوازی که هم اکنون قادر نیست گذشتهی فرهنگی خود و بخشهایی از آن که انقلابی بوده یا هست را بپذیرد، حتی از پذیرفتن فرهنگ پیشرو و فکر کردن به آن بدون ترس نیز عاجز است؛ چرا که فرهنگی که در راه است کفن خود اوست.
Read the full text here.